محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

معجزه مامان و بابایی

محمد رضاي من بزرگ شده..آقا شده

1394/7/28 13:05
نویسنده : mamani
157 بازدید
اشتراک گذاری

نازنين ترينم  اين روزا پروژه بزرگ از پوشک گرفتن را داريم با شما تمرين ميکنيم...

برخلاف تصور من و بابايي در اين مورد فوق العاده بودي..دقيقا مثل از شير گرفتن ناباورانه همکاري کردي و ما مثل قبل از تصوراتمون شرمنده شديم....

عزيز دلم خدا به ماماني خير دنيا و آخرت بده که جرات به خرج داد و اين پروژه را شروع کرد....و ما هم ناچرا ادامه داديم ولي الان خيلي خوشحاليم ...از اينکه به بزرگ شدنت نگاه ميکنيم...

بي نظيرترين من...اين روزا شيرين زبون شدي و مثل طوطي حرف هاي ما رو تکرار ميکني البته به زبان خاص خودت که فقطط من ميفهمم...

ميگي آگوگه بزرگ...دو روز فکر کردم که فهميدم منظورت هليکوپتر بزرگ هست!!!

جقيل بزرگ= جرثقيل بزرگ

ابوتوس=اتوبوس

ميگم ماشين حنانه اسمش چيه؟ميگي پلاد=پرايد

ميگم ماشين بابايي چيه؟ميگي نا=دنا

تاسي=تاکسي

ميگم کامينوتو ميدي به مهرسام..ميگه نه منه..يعني مال منه

بعد روي همه وسايلات دست ميزاري ميگي مرتام نه منه...يعني مهرسام نه مال منه...

عزيزترينم  شبا  تمام ماشين هات بزرگ و کوچيک را جمع ميکني مياري رو تشکت با ظرافت خاصي ميچيني  به ترتيب بزرگ کوچيک...بعد خودتو يه گوشه جا ميدي..دستمو ميزاري زير گونه هاي نازت و لالا ميکني....

تمام اسباب بازي هات روي  تشک تو با تو ميخوابن بعد خودت  يه گوشه کنارشون ميخوابي ...عاشق نظمو تشريفات خوابتم...اوايل اسباب بازي هاتو  بغل ميکردي ميخابيدي من ناراحت ميشدم دوس دارم شبا بياي بغلم  با اينکه فيگورهات اذيت کننده است ولي عاشق مهربوني هاتم...الان ديگه دستمو ميگيري

عزيزترينم ميخوام بدوني باي هميشه تا ابد عاشقتم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)