محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

معجزه مامان و بابایی

ثانيه هاي بي نظير....

1393/12/26 9:11
نویسنده : mamani
189 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم ميدوني يکي از بي نظيرترين ثانيه هاي من و شما چيه؟

مياي دستمو ميگيري به بالش اشاره ميکني ...که من دراز بکشم ...بعد خودتو پرت ميکني  روي شکمم...مياي شير ميخوري....با دو چشم سياه و پر از شيطنت  زل ميزني تو چشاي من....

بعد من ميگم محمدرضا؟ تو  درحاليکه نميخواي مي مي ها از دهنت بياد  بيرون ميگي بله....من ميگم دوستت دارم...تو ميخندي...من ميگم عاشقتم...تو ميخندي...من ميگم ديوونتم...تو ميخندي....

دوباره شروع ميکني تند تند به شير خوردن....بعد که ميبيني من هنوز  به بزرگ شدنت نگاه ميکنم..با دوتا چشم سياه و پر از سوالت زل ميزني...من ميگم محمد رضا؟...تو در حاليکه نميخواي مي مي ها از دهنت بياد بيرون ميگي بله....من ميگم دوستت دارم...تو ميخندي....من ميگم عاشقتم ...تو ميخندي....منميگم ديوونتم....تو ميخندي....

نميدونم واقعا ميفهمي دوستت دارم يعني چي؟که اينطوري با شيطنت خاص خودت ميخندي....؟

ميدوني من فکر ميکنم  بهشت بهاي مادري کردن نيست...بزرگترين پاداش خدا براي مامانا شير دادنه....اين ثانيه هاي وصف نشدني را به بهشت هم عوض نميکنم....

 

محمدرضا هرروز بهت وابسته تر ميشم...هرروز براي ديدنت لحظه شماري ميکنم...

خدا حافظت باشه نازنينم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)