پسرم ورزش ميکنه
چند روز مي ديدم که با خودت ميشيني پا ميشي بعد دستاتو ميبري بالا و ميگي دو....
دو...
از ماماني پرسيدم که اين کار محمد رضاي نازنين من چيه؟
فداي پسرک باهوش خودم بشم انگار دو روز بوده که ماماني صبحا ورزش ميکردن و ميگفتند يک ..دو...و بشين پاشو ميکردنو و دستاشونو ميدادن بالا....
حالا شما هم ورزشکار شدي ....و من ميگم يک شما ميگي دو... بعد شروع مکني به بشين پاشو....
فداي شيرين کاري هات بشم....
دو روزه که داري منو حرص ميدي و لب به غذا نميزني...منم حسابي غصه ميخورم....آخه براي قهرمان شدن بايد قوي باشي....
کاش ميشد بگي که چي يخواهي ..و چه مشکلي داري...
راستي با بابايي داريم يه کليپ درست ميکنيم براي تولدت.... کلي هم ذوق داريم
آخر شب که شما بسلامتي لالا ميکني...ما شروع ميکنيم به انتخاب عکس و ...
بعد ميريم سراغ عکساي خودمون قبل از تولد شما.....
بعد هردوتامون ميگيم ...عجب روزگاري بود ...ها ها ها...
جالبه که با تمام لذت ها و خوشي هايي که اون موقع داشتيم با بابايي مگيم اون موقع چطوري بدون شما زندگي ميکرديم....
فدات بشم خوب غذا بخور تا ماماني اينقدر غصه نخوره
عاشقتمممممممم