محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

معجزه مامان و بابایی

محمد حسام مامان

1392/3/16 9:10
نویسنده : mamani
141 بازدید
اشتراک گذاری

محمد حسام...اسم پسر گل من و باباييه

نفس من نميدوني چقدر بي قرارديدنتم....

از ديروز حرکاتت خيلي عجيب و غريب شده...شديد شده...يه دفعه وول ميخوري تو پهلوهام...

ههمه ميگن ني ني ها تو اين دوره خيلي به مادرشون وابسته ان..اما نمي دوني چقدر بهت وابسته شدم..

گاهي اينقدر دلم برات تنگ ميشه که فک ميکنم هرلحظه ممکنه ببينمت..انگار برام شکل گرفتي و بزرگ شدي....

بعد خودم از دلتنگي خودم خندم ميگيره و از خودم تعجب ميکنم ...من که تا حالا هيچ بچه هاي را بغل نکرده بودم حالا واسه ديدن تو ثانيه شماري ميکنم....

تمام لحظاتم را تو پر کردي...خيلي برام عزيزي

برات يه عالمه اسباب بازي فکري خريدم....خيلي با نمکن.انشالا زودي بدنيا بياي و با همشون بازي کني

بابايي وقتي وول خوردنتو حس ميکنه عشقش صدبرابر ميشه..انگار باورش ميشه تو هستي..

هردوتامون به اين نتيجه رسيديم که در اين مقطع زماني بدون تو نمي تونستيم بگذرونيم....

باورم نميشه جزيي از زندگي دو نفره ماشدي...فک کنم من از اون مامانيي بشم که تا مدت ها گيج و منگ باشم..خخخخ

محمد حسام گل من يادت نره قول دادي خوب رشد کني و سالم بدنيا بياي...

دوستت دارم تا بي نهايت....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)