محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

معجزه مامان و بابایی

بدون عنوان

1391/10/20 10:38
نویسنده : mamani
133 بازدید
اشتراک گذاری

خداي مهربونم ....باورم نميشه

امروز اولين روزيه که ماماني از بودن تو با خبر شده..ني ني من..نفس من..الان تو دلم داره شکل ميگيره

فک کنم الان چند روزه که زنده شدي...البته هنوز قلب نداري..اما تو خون من جريان پيدا کردي...

معجزه زندگي من و بابايي..ديروز آزمايش دادم..تلفني جوابشو گرفتم..باورم نميشه..خدا جون يعني به من معجزه دادي..خدايا بي نهايت شکرت

نفس من هنوز بابايي از وجودت خبر نداره...ديشب تا صبح فک ميکردم چطوري به بابايي بگم..چطوري بگم که سکته نکنه...آخه مطمئنم عاشق تو ميشه...

نفش زندگي من..خوب رشد کن..منم قول ميدم استرس بهت وارد نکنم..خدا ميدونه فقط استرس تو رو دارم..که خوب و سالم رشد کني...

نفس من يه ساعت ديگه ميخوام با جواب آزمايشت برم پيش امام رضا..بهش قول دادم تا جوابو گرفتم برم پيشش..

به دنيا که اومدي ميبرمت حرم امام رضا..تا سلام کني..امام رضا تو رو بهم داد...

 

عصر ميخوام يه کيک خوشمزه درست کنم از طرف تو يه نامه به بابايي بنويسم..حتما متنشو برات مينويسم...ميخوام بنويسم مواظب مامان يه ني ني خوشگل باش ها...

شب هم ميريم خونه مامان و باباي من..به حنانه هم ميگم..دخترخالته..خيلي بانمه..حتما کلي خوشحال ميشه..بفهمه تو توي راهي..

نفس من باورم نميشه دارم براي تو مينويسم...خدا تو برام سالم نگه داره..

دوستت دارم....گل من

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)